تفاوتهای بین سپردههای SEDEX و VMS و نحوه قرار گرفتن سپردههای VMS و SEDEX در طرح کلی چیزها چیست. به یاد دارید که طبیعت فلزات را با فرآیند ذوب نسبی سنگهای پوسته در عمق متمرکز میکند، به فلز اجازه میدهد از میان پوسته بالا برود و خنک شود، مواد بیارزشی مانند فلدسپات و آمفیبول را در راه میریزد و فلزات واقعا مفید را در ماگمای باقیمانده متمرکز میکند. یا سیال هیدروترمال خنک کنید، مواد کسل کننده را بریزید و فلزات مفید را جدا کنید.
کانسارهای VMS برخی از آخرین نهشتههایی هستند که از نظر مهاجرت فلزات به سمت بالا و کانیسازی از سیال خارج میشود یا درست در سطح بستر دریا یا در چند ده متری آن. بنابراین، آنها حتی در اعماق کمتر از اپی ترمالهای کم عمق یا رسوبات کارلینگ تشکیل میشوند. رسوبات SEDEX مستقیماً با فعالیت آتشفشانی مرتبط نیستند و بنابراین مستقیماً در این چارچوب قرار نمی گیرند. با این حال، نحوه شکل گیری آنها به قدری شبیه به سپرده های VMS است که من آنها را برای این دوره ها با هم جمع کرده ام.
مقایسه نهشتههای VMS و SEDEX هر دو دارای معادلهای زیردریایی با ذخایر آب گرم اپیترمال هستند که در بخش دیگری از دوره زمینشناسی بحث کردم.. با مواد معدنی ته نشین شده از آب زمین گرمایی در یا در نزدیکی سطح مشترک سنگ و آب. کانی سازی در VMS و SEDEX تقریباً همزمان با سنگی که میزبان کانی سازی است، رسوب می کند. این کانی سازی سیژنیک نامیده می شود، برخلاف کانی سازی اپی ژنتیک، که مدت ها بعد از سنگ های میزبان اطراف رسوب می کند. تفاوت اصلی بین ذخایر VMS و SEDEX این است که ذخایر VMS عمدتاً غنی از مس و روی هستند و با فعالیت آتشفشانی مرتبط هستند. در حالی که رسوبات SEDEX عمدتاً غنی از سرب و روی هستند و عمدتاً به گرمای ناشی از عمق و دفن در حوضههای رسوبی عمیق برای هدایت سیستم گرمابی متکی هستند.
نهشتههای Besshi، که به نام و منطقهای در ژاپن که در آن به خوبی شناخته شدهاند، ترکیبی از این دو نوع هستند، که در آن، ترکیب فلزی از رسوبات VMS اما در رسوباتی مانند نهشتههای SEDEX میزبانی میشود.
نتیجه، تفاوت اصلی بین رسوبات SEDEX و VMS یا مقایسه سولفیدهای عظیم آتشفشانی و رسوبات بازدمی رسوبی :
- هر دو نوع رسوبات محصول چشمه های آب گرم زیردریایی هستند
- نهشته های VMS دارای میزبانی آتشفشانی، عمدتا مس و روی هستند و نسبتاً رایج هستند.
- نهشته های SEDEX عمدتاً میزبان رسوب هستند، آنها عمدتاً روی و سرب هستند که بزرگتر هستند اما به طور کلی کمتر از رسوبات VMS رایج هستند.
- در نهشتههای VMS، فلزات معمولاً از نظر فضایی پهنهبندی میشوند، با مس در نزدیکی دریچه و سپس روی و منتهی به آن فاصله بیشتری دارند.
- این انواع ذخایر منابع اصلی جهانی فلزات اساسی، به ویژه روی هستند
- ژئوفیزیک نقش حیاتی در اکتشاف، به ویژه EM و گرانش دارد
- در نهایت، نسل بعدی این گروه از ذخایر ممکن است از معادن کف دریا باشد، رسوبات به طور کلی کوچک هستند، اما یافتن آنها نسبتاً آسان است زیرا پوشیده از آب هستند و همچنین می توانند عیار بسیار بالایی داشته باشند.
و اکنون می خواهم کمی بیشتر در مورد جستجو و اکتشاف برای VMS و SEDEX صحبت کنم، زیرا تکنیک ها و استراتژی برای هر دو مشابه است. کاوش در این موارد مانند این است که وقتی شکاف بین تکههای نان را تشخیص میدهید به دنبال مواد پرکننده بگردید - این همان زمان استراحت است که میدانید فیلینگ جایی در امتداد آن دشت خواهد بود و این به شما امکان میدهد تلاش خود را فقط روی یک قسمت کوچک متمرکز کنید. بخشی از بسته چینه شناسی
توالی چینهشناسی در اطراف نهشتههای VMS از یک الگوی استاندارد پیروی میکند، معمولاً با یک سری ضخیم چینهای بازالتی اقیانوسی شروع میشود، سپس در طی یک گسست در آتشفشان، یک گنبد فلسیکی کوچک که از اتاقک ماگمای نفوذی عمق بیرون میآید بیرون میزند. همانطور که عمق سیال گرمابی نامیده می شود، دیواره پا را تغییر می دهد و سولفیدهای عظیمی را ایجاد می کند، سپس با تجدید جریان های بازالتی که سولفیدها را مدفون و حفظ می کند، توالی قطع می شود. چرا مهم است؟ زیرا با شناسایی وقفه زمانی که به دنبال آن هستید و مناطق احتمالی دریچه در نزدیکی گنبدهای فلسیکی قرار دارند به کاوش شما کمک کند. این وقفه زمانی در فوران بازالت ممکن است میزبان رسوبات VMS اضافی
در سایر نقاط منطقه باشد، همچنین گسل های یک نهشته تولید شده،
اگرچه شاخصهای چینهشناسی در مورد نهشتههای SEDEX قوی نیستند، اما هنگامی که کانیسازی را پیدا کردید، احتمال وقوع بیشتر در جاهای دیگر در همان زمان در چینهشناسی یا چینهشناسی بالا یا پایین در همان سیستم گسلی وجود دارد. . بنابراین در اکتشاف این نهشتهها سعی میشود تغییر شکلهای جوانتر را ببینند و ما در تلاش هستیم تا گسلهای اولیه را شناسایی کنیم. گسل هایی که ممکن است در زمان کانی سازی فعال بوده باشند. ژئوشیمی خاک و سنگ و ژئوفیزیک الکترومغناطیسی یا EM دو ابزار اکتشافی مفید برای سولفیدهای عظیم هستند، اگرچه مغناطیسی و گرانش نیز ممکن است در تشخیص کانیسازی مفید باشند. هنگامی که در نزدیکی کانی سازی قرار گرفتید، شناسایی تغییرات دیواره پای QSP ممکن است به شما کمک کند تا به سولفید بزرگی که به دنبال آن هستید راهنمایی کنید. به عنوان اکتشاف انواع ذخایر، بیت مته قاضی نهایی ارزش است.
بیایید یک برنامه معمولی اکتشاف برای یکی از این ذخایر را مرور کنیم . ملک Tarsis MOR، در جنوب یوکان، نه به این دلیل که یک موفقیت بزرگ بود، در واقع پروژه در حال حاضر پشت سر گذاشته شده است، بلکه به این دلیل که داستانی ساده و سرراست است و تارسیس نیز یک طرح کوچک زیبا در مورد آنها منتشر کرده است. سایت اینترنتی. در ویژگی MOR، اکتشاف برای کانیسازی VMS با یک سری پیمایش نمونه خاک در بیشتر ملک آغاز شد، با خطوطی که در زوایای قائم جهت برخورد با فاصله خطوط غیرعادی 100 متر و فاصله نمونه 50 متری قرار داشتند. نقاط سیاه روی پلان، این نقاط نمونه با استفاده از GPS هدایت و قرار گرفتند.نمونه ناهنجاری بزرگ خاک روی و ناهنجاری سرب کمی کوچکتر تصادفی را شناسایی کرد. کل ملک همچنین با VTEM که مخفف عبارت Versatile Time-domain Electromagnetics است پرواز کرد که یک پالس الکترومغناطیسی را از یک سیم پیچ بزرگ معلق در زیر یک هلیکوپتر در ارتفاع پایین به حالت تعلیق در می آورد و سپس سیگنال بازگشت را پس از تغییر با عبور از زمین در زیر ثبت می کند. EM قادر به تشخیص هادی های مدفون مانند سولفیدهای عظیم در ویژگی MOR است، بررسی سه چنین هادی را شناسایی کرد که یکی از آنها با ناهنجاری های سرب و روی خاک همزمان بود. سپس این به هدف اصلی تبدیل شد. شش سوراخ برای آزمایش آن هادی مرکزی قرار داده شد. این بخش از دو تا از آن سوراخ ها است و همانطور که می توانید سه افق عظیم معدنی شده را که در عمق متقاطع شده اند مشاهده کنید و هیچ کدام از اینها ظاهر نشدند. سطح به طور کامل توسط ژئوشیمی و به ویژه ژئوفیزیک دنبال شد. در این مورد خاص، عرض این سولفیدهای عظیم از نظر اقتصادی کمتر بوده اما نشان می دهد که فرآیند اکتشاف موثر بوده است.
اما اکنون تفاوت ها، اولاً، نهشته های SEDEX به طور کلی در حوضه های رسوبی محدود به گسل در پوسته قاره ای به جای انبوه های آتشفشانی روی پوسته اقیانوسی تشکیل می شوند.
برای رسوبات SEDEX، حوضه باید چندین کیلومتر یا ده ها کیلومتر اکسیژن فاقد رسوب، معمولاً پوسته، جمع کند. ثانیاً، گرمایی که سیستم گرمابی را به حرکت در میآورد، عمدتاً از عمق و دفن است تا یک نفوذ فلسیک، اگرچه ممکن است یک نفوذ عمیق مافیک وجود داشته باشد. به همان دلیل که فلزات از ماگماهای فلسیک مشتق نمی شوند، بنابراین مس تا حد زیادی وجود ندارد، در عوض فلزات صرفاً از شسته شدن خود رسوبات به دست می آیند و به جای آن سرب، روی و نقره غالب هستند.
برای تشکیل نهشتههای SEDEX، به حوضههای رسوبی عمیق نیاز دارید، بنابراین توزیع محدودتر از نهشتههای VMS است، با این حال آنها هنوز در تمام قارهها یافت میشوند و حدود 125 کانسار SEDEX در یادداشت وجود دارد، که با رنگ قرمز روی نقشه مشخص شدهاند. آنها از نظر اندازه و درجه به طور قابل توجهی متفاوت هستند. این نمودار آن محدوده، تن در درصد فلز را نشان می دهد. اندازه در امتداد محور x از 1 میلیون تن تا 400 میلیون تن با میانگین حدود 20 میلیون تن متغیر است. عیار سرب و روی، یعنی محور y، از 3% تا 30% با میانگین حدود 10-12% متغیر است. همانطور که می بینید، ذخایر SEDEX هر دو بسیار بزرگتر از سپرده های VMS هستند و دارای درجه های بهتری هستند که آنها را به هدف اکتشاف بسیار مطلوب تبدیل می کند.
دیدگاه خود را بنویسید